کد مطلب:212970 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:294

سفیان ثوری
در انوار نعمانیه آمده است: صوفیان نزد امام صادق (علیه السلام) آمدند. سفیان ثوری لباسی پشمینه و زبر به تن كرده و امام لباس نازكی به تن كرده بود. سفیان به امام گفت: به درستی كه امیرمومنان همیشه لباسهای درشتی به تن می كرد. چرا در این روش به او اقتدا نمی كنی؟! امام صادق (علیه السلام) پاسخ داد: امیرمومنان در زمان تنگدستی مسلمانان زندگی می كرد. این گشایش كه امروز در بین مسلمانان به وجود آمده، در آن روز نبوده است. ما قومی هستیم كه اگر خدا بر ما گشایش داد، برخود گشایش می دهیم و هرگاه بر ما تنگی گیرد، برخودمان چنان كنیم. خداوند دنیا را برای مؤمن آفریده است، نه برای كافر; زیرا او ارزشی نزد خداوند ندارد. اگر امیرمومنان علی (علیه السلام) در این زمان به سر می برد هرگز آن لباسهایی كه در آن روزگار می پوشید را به تن نمی كرد، تا نگویند او ریاكاری می كند و لباس شهرت می پوشد. امیرمومنان امام و والی مسلمانان بود و بروالی مسلمانان سزاوار نیست كه از نظر زندگی و معاش بالاتر از فقرا باشد. حضرت علی (علیه السلام) در جواب كسانی كه به وی گفتند: تو شب را گرسنه می مانی در حالی كه ملك و خلافت از آن تو است; فرمود: بیم آن دارم كه سیر شوم در حالی كه در «یمامه » یك نفر با شكم گرسنه شب را سپری كرده باشد.

من والی نیستم. خلافت از ما غصب گردیده است. اگر والی بودم، در این جهت به آن حضرت اقتدا می كردم.

امام صادق (علیه السلام) به سفیان ثوری فرمود: نزدیك من بیا! او پیش حضرت آمد. حضرت پیراهن پشمی و زبر سفیان را كنار زد و پیراهن ابریشمی را كه سفیان در زیر لباس های خود به تن كرده بود، به او نشان داد و آن گاه فرمود: سفیان! نگاه كن كه در زیر این پیراهن های نازك كه به تن دارم، چه می بینی؟ سفیان با تعجب دید كه آن حضرت پیراهن پشمی زبری در زیر لباس های خود به تن كرده است.

امام فرمود: سفیان! این لباس زیرین را برای خدا به تن كرده ام و پیراهن دیگر را جهت اظهار نعمت پروردگار پوشیده ام. [1] .

در این گفت و گو به نكات فراوان و قابل توجهی می توان دست یافت. امام صادق (علیه السلام) با این كه می دانست. وی فردی ریا كار و منحرف است اما در وهله اول، خواست تا با دلیل و برهان او را خلع سلاح نماید و سپس او را رسوا گرداند. امام صادق (علیه السلام) با نشان دادن لباس ابریشمی سفیان، به دیگران فهماند كه لباس های پشمینه ی او برای فریب عوام است، نه برای خدا.

دومین گامی كه امام صادق (علیه السلام) جهت افشای چهره ی این گروهك منحرف برداشت، رسوا كردن پایه گذاران آن بود. از این رو می بینیم وقتی كه از آن حضرت درباره ابوهاشم كوفی سؤال می شود، در جواب می فرماید: او فردی بسیار فاسد العقیده است. وی همان كسی است كه مذهبی را به نام صوفیه پایه گذاری و تاسیس كرد و آن را راه فراری برای عقیده خبیث و فاسد خودش قرار داد. [2] .

سومین گام امام صادق (علیه السلام) در مقابله با گروه منحرف صوفیه، هشدار امام به مسلمانان بود كه فریب آنها را نخورند و تحت تاثیر افكارشان قرار نگیرند. آن حضرت در جواب فردی كه از وی درباره ی صوفی ها سؤال كرده بود، فرمود: آنها دشمنان ما هستند. هر كس به آنان میل پیدا كند جزو آنهاست و همراهشان محشور خواهد شد. زود است گروهی كه مدعی محبت ما می باشند از آنان پیروی كنند... هان! اگر كسی به سوی این گروه میل پیدا بكند از ما نخواهد بود و ما از او بیزار هستیم و هر كه آنها را انكار كند همانند كسی است كه به جنگ با كفار و منافقین پرداخته است. [3] .


[1] ذرايع البيان، ج 2، ص 48.

[2] حديقه الشيعه، ص 564.

[3] ذرايع البيان، ج 2، ص 41.